سلام هی حتی مطلع الفجر و این قرن قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین است
می گفت وقتی یه جا یه مجله چاپ کرد و اسمشو گذاشت این جبهه نیرو ندارد منم گفتم نه
این جبهه نیرو دارد ! اما
این جبهه نیزو می خواهد!
تا شد امروز که باید به رسم قولی که به خودم داده بودم از این سنگر خداحافظی می کردم و می شدم فقط یه بچه درس خون که خیلی ++ می آد دانشگاه
سر کلاس/می شنوه و می نویسه و اکتیوه و /
اگه به نماز خورد میره نمازخونه و خونه و سیکل تا فارغ التحصیلی ادامه پیدا میکنه؟!
اما نشد، این بارم مجبور شدم با دلم بجنگ! این چند وقته این دومین باره که حسابی حال دلمو گرفتم و سوسکش کردم؟!!!
ادامه داره
وقتی حوصله داشتم بنویسم